بررسی جامعهشناختی نسل دوم ایرانیان خارج از کشور، بهمثابه نیروی انسانی مؤثر در هدفهای توسعهای و بهمثابه یکی از عوامل اصلی سرمایه انسانی در روند توسعه، ضروری است. در پژوهش حاضر مجموع مطالعات انجامشده در این حوزه که در فاصله سالهای (1393-1373) در داخل و خارج از کشور نگاشته شدهاند، با استفاده از روش تلفیق پژوهشهای ترکیبی، مورد تحلیل قرارگرفتهاند.بر اساس نتایج پژوهش، در تعریف نسل دوم، مفهوم ذهنیت نسلی بدون محدودیت سنی بهکار رفتهاست و سطح تحلیل در پژوهشها، بیشتر خرد و میانه بودهاست. درحالیکه مطالعات سوئد و استرالیا الگوی یکپارچه هویتی را در این نسل شناسایی کردهاند، مطالعات نسل دوم در آمریکا، بحران و پنهانسازی هویت را تشخیص میدهند. همچنین، درحالیکه بیشتر پژوهشها در سطح تحلیل خرد و میانه قرار دارند و هویت ملی با مؤلفههایی مثل سن کودک هنگام ورود، محل تولد، زبان، ارتباط با ایرانیان و اعضای خانواده ایرانی، طبقه اجتماعی والدین، قصد بازگشت به ایران، گروههای مرجع و غیره تحلیل شدهاست اما پژوهشهایی که بحران هویت را در آمریکا شناسایی کردهاند، عوامل کلان را برای تبیین این پدیده بهکار بردهاند؛ عواملی مثل جریانسازی رسانههای بینالمللی و ساخت «دیگری» از اسلام و ایران. به نظر نویسندگان، نظریات شرقشناسی ادوارد سعید و بازنمایی رسانهها از اسلام، نظریاتی هستند که بحران هویت در نسل دوم ایرانیان خارج از کشور در امریکا را، بهدقت، تبیین میکنند و برای احراز هویت در این نسل، ضروری است سیاستگذاریهای فرهنگی بر پایه این راهبردهای کلان تدوین شوند.